تاریخچه هنر درمانی

   هنردرمانی، رشته‌ای ترکیبی می باشد که عمدتاً تحت تأثیر رشته‌های هنر و روان‌شناسی است، از فرآیند خلاقانه، آثار هنری خلق‌شده در درمان و آثار هنری شخص ثالث برای کمک به افراد تحت درمان برای توسعه خودآگاهی، کشف احساسات، رسیدگی به تعارضات عاطفی حل‌نشده استفاده می‌کند.  ، مهارت های اجتماعی را بهبود می بخشد و عزت نفس را بالا می برد.  هدف اصلی هنر درمانی کمک به افرادی است که چالش های عاطفی و روانی را تجربه می کنند. اصطلاح «هنر درمانی» در سال ۱۹۴۲ توسط هنرمند بریتانیایی آدریان هیل ابداع شد که در دوران نقاهت از سل به فواید سلامتی از طریق نقاشی و طراحی پی برد.  در دهه ۱۹۴۰، چندین نویسنده در زمینه سلامت روان شروع به توصیف کار خود با افراد تحت درمان به عنوان “هنر درمانی” کردند.  از آنجایی که در آن زمان هیچ دوره رسمی هنردرمانی یا برنامه آموزشی در دسترس نبود، این ارائه دهندگان مراقبت اغلب در رشته های دیگر آموزش دیده بودند و توسط روانپزشکان، روانشناسان یا سایر متخصصان مراقبت از سلامت روان نظارت می شدند.   مشارکت کنندگان در این زمینه  مارگارت ناومبورگ، هانا کویتکووسکا، فلورانس کین، ادیت کرامر، و الینور اولمان، پنج نویسنده تأثیرگذار دهه ۱۹۴۰ بودند که سهم قابل توجهی در توسعه هنر درمانی به عنوان یک رشته شناخته شده داشتند.  مارگارت ناومبورگ، که اغلب به عنوان «مادر هنردرمانی» توصیف می‌شود، در سال ۱۹۱۵ مدرسه والدن را در شهر زادگاهش نیویورک تأسیس کرد. او به طور گسترده به عنوان بنیان‌گذار اصلی جنبش هنردرمانی آمریکا شناخته می‌شود.  ناومبورگ معتقد بود کودکانی که به آنها اجازه داده می‌شود خود را خلاقانه بیان کنند و موضوعات مورد علاقه‌شان را دنبال کنند، رشد سالم‌تری را تجربه خواهند کرد.   ناومبورگ تحت تأثیر جنبش روانکاوی رایج در آن زمان، شروع به تلقی فرآیند خلاقیت به عنوان روشی شبیه به بیان کلامی کرد – ابزاری برای کشف افکار و احساسات سرکوب شده، ناخودآگاه.  او معتقد بود زمانی که بیان نمادین حالت ذهنی یک فرد با جنبه های شناختی و شفاهی تجربه ترکیب شود، شفا می تواند اتفاق بیفتد.  اعتقاد بر این بود که هم این بیان و هم شفا می‌توانند در یک جلسه هنردرمانی رخ دهند.  او چندین کتاب تأثیرگذار در مورد هنردرمانی نوشت .هانا کویاتکوفسکی، یکی دیگر از همکاران اصلی، در لهستان متولد شد و در سراسر اروپای شرقی تحصیل کرد.  کویتکوفسکی که مجسمه ساز و هنرمند با استعدادی بود، سرانجام به ایالات متحده نقل مکان کرد و در مؤسسه ملی سلامت روان شروع به کار کرد، جایی که او شکاف بین علاقه و اشتیاق خود را پر کرد. مسائل بهداشتی که توسط هنر درمانی درمان می شود  نشان داده شده است که هنر درمانی برای افراد در هر سنی مفید است.  تحقیقات نشان می‌دهد که هنر درمانی می‌تواند ارتباط و تمرکز را بهبود بخشد و به کاهش احساس انزوا کمک کند.  همچنین نشان داده شده است که این نوع درمان منجر به افزایش عزت نفس، اعتماد به نفس و خودآگاهی می شود.   نتایج مثبت در هنر درمانی اغلب ممکن است توسط افرادی که با مشکلاتی مانند موارد زیر روبرو هستند به دست آید:   اضطراب  افسردگی  وابستگی به مواد  فشار  استرس پس از سانحه  بیش فعالی کمبود توجه  مسائل مربوط به سالمندی و سالمندی  سرطان  خستگی شفقت سایر اختلالات خوردن  اختلالات شناختی  مسائل خانوادگی یا روابط  از آنجایی که هنر درمانی به افراد اجازه می دهد تا احساسات خود را در مورد هر موضوعی از طریق کار خلاقانه و نه با گفتار بیان کنند، اعتقاد بر این است که به ویژه برای کسانی که احساس می کنند با عواطف یا احساسات خود ارتباطی ندارند مفید است.  افرادی که در بحث کردن یا به خاطر سپردن تجربیات دردناک مشکل دارند، ممکن است هنر درمانی را به ویژه مفید بدانند.  تکنیک ها و تمرین های هنر درمانی  هنردرمانگران معتبر معمولاً درک جامعی از تأثیر قدرتمندی که فرآیند خلاقانه می تواند بر افرادی که در درمان هستند داشته باشد، دارند.  هنردرمانگران اغلب از نظریه های روانشناختی، معنوی و هنری در ارتباط با تکنیک های بالینی برای دستیابی به نتیجه درمانی مطلوب استفاده می کنند.  این رویکرد حتی برای افراد غیرکلامی و هنرمندان حرفه ای مفید است.  تکنیک های رایج مورد استفاده در درمان عبارتند از:   رنگ آمیزی  نقاشی با انگشت  دودلینگ  خط نویسی  مجسمه سازی  طراحی  استفاده از خاک رس قالب گیری  کنده کاری کنده کاری  ساخت سفال  ساخت کارت  استفاده از منسوجات  ساخت کلاژ  هنردرمانی می‌تواند به افراد کمک کند تا افکار، احساسات و تجربیاتی را بیان کنند که ممکن است صحبت کردن درباره آنها دشوار باشد.  در مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۴، ابتدا با سی و دو زن مبتلا به بیماری قلبی مصاحبه شد و سپس از آنها خواسته شد که این بیماری را به‌صورت جداگانه توضیح دهند.  نقاشی های حاصل به سه دسته گروه بندی شدند: (۱) قلب در مرکز، (۲) قلب در بدن زنده، و (۳) بیماری قلبی به عنوان یک بیماری اجتماعی.   استفاده از رنگ، آرایش فضایی، و ترکیب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، و نقاشی‌ها در نهایت به متخصصان مراقبت‌های بهداشتی کمک کرد تا درک بهتری از نحوه درک هر زن از وضعیت خود داشته باشند و بینشی در مورد نحوه بهترین برخورد با هر مورد ارائه کردند.  بیماری اغلب با احساسات شدید و لمسی همراه است. تکنیک هایی مانند کار با خاک رس، ممکن است پناهگاهی برای این احساسات باشد.  همچنین نشان داده شده است که این فعالیت‌ها در آشکار کردن مطالب ناخودآگاه، آزادسازی کاتارتیک و ترویج بیان کلامی مؤثر هستند.   مطالعه‌ای که در آن زنان مبتلا به سرطان تشویق شدند تا در تمرین‌ها و تکنیک‌های مختلف هنرهای تجسمی شرکت کنند، نشان داد که شرکت‌کنندگان از چهار راه کلیدی سود بردند.  در حالی که زنان در ابتدا تعدادی از چالش‌های مرتبط با بیماری مانند از دست دادن اعتماد به نفس، از دست دادن خواب، و تغییر روابط اجتماعی را تجربه کردند، پس از مطالعه آنها تمرکز فزاینده‌ای بر تجربیات مثبت زندگی، افزایش ارزش خود، حفظ هویت اجتماعی را گزارش کردند.  بر خلاف تعریف سرطان، و افزایش توانایی برای بیان احساسات خود به شیوه ای نمادین.

 

منبع :https://www.goodtherapy.org/learn-about-therapy/types/art-therapy

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در email

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.